برف بازی در زمستان 95
شروع مدارس و ماه مهر
خاطرات اولین روز کلاس دوم: طاها به همراه خانم حسینی مدیر مهد چشمه شادی، بسیار بسیار خانم متشخص : پ اولین درس علوم در مورد مشاهده بود که طاها به پارک رفته و در حال مشاهده کردن و نوشتن گزارش : ...
واپسین روزهای تابستان
طاها و خاله ترنم در باغ عموعلی آقا در سیاه کمر همدان: آماده کردن وسایل مدرسه: شمال : طاها و امیر نوری : طاها و ژست فوتبالیستی: ...
نقاشی های یک سال قبل
سلام ببخشید کلاً من با یک سال تاخیر نقاشی های طاها رو می زارم. این نقاشی ها رو تابستان 94، بعد از اتمام پیش دبستانی کشیده. ...
تولد عشق مامان مبارک
به علت مصادف شدن تولد طاها با امتحانات دو بار تولد یه کوچیک در تهران و یه بزرگ در همدان گرفتیم که به همراه تولد روشا برگزار شد. ضمناً کلیه کارهای تولد تهران رو خودش انجام داد. یعنی جشن بستن هم سلیقه طاها بود و مامانش یه کم کمکش کرد و براش چسب برید. میز درس خودش رو آورد و روش کیک گذاشت. طفلک چقدر سعی کرد آهنگ بزاره اما نتونست. البته ما هم نتونستیم. فلش خراب بود. ببخشید که این دو تا دانشمند کوچولو شمع ها رو به طرف خودشون گذاشتن. حالا کی جرأت داره دست به شمع بزنه !!! روشا هم که از فشفشه می ترسه . و این هم حنانه دختر زیبای ما : ...
کاردستی با لگو
طاها برای تولد 6 سالگیش یه لگو خیلی خوب از عمش هدیه گرفت، تا الان که حدود 1 سال داره از اون موقع می گذره،خلاقیتش حسابی شکوفا شده که در عکس های زیر نتیجش رو می بینید. یک سری از اشیاء با کمک کتاب راهنما ساخته شده و یک سری هم کاملا ذهنی و بدون کتاب راهنما. ...
کادرستی
یه روز زمستان که کلاس اول بود خیلی خیلی برف اومده بود و مونده بود خونه و نتیجه تعطیلی کاردستی زیره که خودش به تنهایی درست کرده. که سرش میمونه اما دهنش ماره !!!!!!!! ...
آموزش قرآن به مادربزرگ
وسطای کلاس اول، که هنوز خیلی از حروف رو نخونده بود با اعتماد به نفس فراوان به مادربزرگ قرآن درس میداد و وسط حرفاش هم همش به مادربزرگ میگفت "آفرین درسته". ...